بگذار سر به سينه ي من تا بگويمت
اندوه چيست ؟ عشق کدام است ؟ غم کجاست ؟
بگذار تا بگويمت اين مرغ خسته جان
عمريست در هواي تو از آشيان جداست . . .
نمى دانم چه رابطه ايست ؟
بين نبودنت با رنگ ها
دلتنگ تو که مي شوم
زندگى ام سياه مى شود
سخت است
در ميان هق هق شبانه ات…
نفس کم بياوري…
و او به عشق جديدش بگويد…
نفس!
سياهي زير چشمانم را دوست دارم...جاي پاي رفتن توست...!!!
عاشقي مي کنم!
لـــــج مي کنم!
بد اخلاق مي شوم!
دست خودم نيست …
ساعت و زمان هم ندارد!
تــــــــو که نباشي …
زندگي به کام من تلخ است ..
گريه شايد زبان ضعف باشد
شايد کودکانه، شايد بي غرور
اما هروقت گونه هايم خيس ميشود، مي فهمم
نه ضعيفم،نه کودکم ،بلکه پر از احساسم…
ديگر هيچ مزه اي دلچسب نخواهد بود .
من تمام حس چشايي ام را روي لبانت جا گذاشته ام . . .
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: شعرهای عاشقانه، ،
:: برچسبها: شعرعاشقانه, شعر, مطالب عاشقانه, اس ام اس عاشقانه, طنز عاشقانه, عکس نوشته های عاشقانه, آهنگهای عاشقانه, فیلم های عاشقانه, ایرانی, عکسهای بازیگران زن سینما, ,