دلم گرفته بود..مثه همیشه هوات داشت خفم میکرد..
نمیدونم کی قراره بدونه هوای تو نفس بکشم...آخه 4 ساله که نیستی...ولی...!
با خودم گفتم پاشم برم جایی که هوای تو باشه دلم باز شه...میدونی که کجا رو میگم؟؟؟آره حتما میدونی...آخه همونجا...رو همون نیمکت همیشگی بودی..ولی نه...تو نبودی...تو اینقدر بد نبودی...دلشوره بدی داشتم ولی اومدم که برم جای همیشگی یکم هواتو نفس بکشم خوب شم...
دیدمت...!
یه دختر و پسر که عاشقونه نشستن جایی که من عاشق شدم...اول لبخندزدم..خواستم برگردم که دیدمت..آره خودت بودی...برق حلقه تو دستت کورم کرد...حلقه تو دستت حلقه اشکی شد تو چشای من...
من..منی که تو این 4 سال که نبودی دیگه من نبود..ندیدیم ولی دیدمت...دیدمت هواتو نفس کشیدم..اشک ریختم به یاد تموم اون روزایی که رو همون نیمکت باهم میشستیم و تو عاشقانه ها واسم میگفتی...
اشک ریختم بابت تموم این 4 سالی که بغض داشتم...انقدر که چشام سیاه شد...بقیشو یادم نیست...فقط یه سفیدی خالص بین اون همه سیاهی یادمه...و....بیمارستان...همین....!
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: خاطرات عاشقانه، ،
:: برچسبها: خاطرات عاشقانه , عاشقان واقعی , عکسهای جدید شبنم قلی خانی , عکسهای نایاب شبنم قلی خانی , عکسهای شبنم قلی انی , بیوگرافی شبنم قلی خانی , عکسهای بازیگران سینما , عکسهای الناز شاکردوست , عکس , فیلم , الناز شاکردوست , عکسهای هنرمندان , عکسهای سینا , عکسهای بازیگران زن , عکسهای بازیگران زن ایرانی وخارجی , عکسهای بازیگران خارجی , عکسهای بازیگر زن , بازیگر زن , الناز , شاکردوست , عکس هندی , فیلم هندی , , ,